معماری خیابانی در دوران پهلوی اول همزمان با ورود تأسیسات، برق، آب و غیره به درون ساختمانها به وجود آمد و با ایجاد طبقه متوسط که خانههای کوچک را می طلبیدند، رونق پیدا کرد. در این دوران کوچه به خیابان تبدیل شد. معماری درونگرا با اندرونی و بیرونی جای خود را به معماری داد که به ناچار کنار خیابان قرار میگرفت و نوعی معماری خیابانی را به وجود میآورد. به صورت کلی این نوع معماری خیابانی را که دارای سیمای خاص و مشخص بودند میتوان این گونه تقسیمبندی کرد:
- معماری آپارتمانی: طراحی شده برای آپارتمانها در طبقات دوم و سوم کنار خیابان و در ردیف همکف، پیادهرو، مغازهها و دکانها. امز مهمترین نمونهها: خیابان انقلاب تهران.
- معماری ساده خیابانی در دو طبقه: مغازهها و دکانها در پایین و بالا معماری ریتمیک با نظم خاص، مانند نمونه: خیابانهای حافظ، سعدی، فردوسی، ناصرخسرو و سرچشمه. در این نمونهها بالکنها رو به خیابان بسیار جذاب است. این بالکنها را هم رو به خیابان مشاهده میکنیم و هم رو به کوچه. اینها نشانههایی از توجه به فضاهای عمومی شهری است که در شهرسازی گذشته ایران سابقه نداشت.
- معماری زمینهای تقسیمشده بین مردم: به صورت قطعات تفکیکی، مانند مجموعههای بین خیابانهای جمهوری و انقلاب که با تقسیمبندی شطرنجی منظم در خور توجهاند. این قطعات تفکیکی که به عنوان محلهها و توسعه های جدید شهری درآمدند غالباً به عرض ۱۰-۱۵-۲۰ متر و طول ۲۰-۳۰-۴۰ متر به صورت شمالی و یا جنوبی واگذار میشدند. در این واگذاریها ساختمان در ۵۰ یا ۶۰ درصد سطح اشغال و یک یا دو طبقه ساخته میشد. این مجموعه ها که تقریباً تا سالهای دهه ۱۳۳۰ به سبک و سیاق معماری پیش از مدرن اجرا میشدند، علیرغم ایجاد ناهمگونیها جلوگیری به عمل میآورد و در نتیجه مجموعههایی بسیار زیبا به نظر میرسیدند که متأسفانه به جز تعداد اندک مشمول تخریب شدهاند. این نماها دارای این ویژگیها بودهاند:
استفاده از مصالح محدود مانند آجر و گچ که نوعی آجر بهمنی در اوایل دهه ۱۳۳۰ از بهترین این نمونهها است.
از عناصر تکراری در نما مانند پیشآمدگیها، ایوانها و بالکنها استفاده میشده است.
خط آسمان و به اصطلاح هره پشت بام غالبا با آجر و به صورت تزیینی کار میشد و در محل اتصال به زمین به جای سنگهای ۳۰ سانتیمتری پلاک امروزی در بناهای امروز، از سنگهای لاشهای و به ارتفاع حدود یک متر استفاده میشد. (صارمی، ۱۳۹۱: ۹).
در سالهای اخیر شاهد شیوههای التقاطی طراحی نما هستیم که در آنها هم از شیوههای پیشین الگوبرداری شده و هم از شیوههای جدید غربی که معروفترین آنها پست مدرنیسیم و دیکانستراکشن است. تا یک دهه قبل نما با آجر سه سانتی مد روز بود و پس از آن مای معروف به نمای رومی با سیمان سفید و ستونهای فرم داده شده رایج شده است. گاهی این ستونها به ارتفاع چندین طبقه و به صورت تزیینی و بدون تناسب و بدون نقش سازهای در جلوی ستونهای بلند قرار میگیرند. نماهای با نقش برجسته ستون به تقلید از سبک نئوکلاسیک؛ همچنین نماهایی با کاشیکاری و آجرکاری سنتی که البته بسیاری از این نماها ممکن است از لحاظ شیوه معماری با پلان آنها هماهنگی نداشته باشند.
ترکیب چند شیوه معماری را نیز در بسیاری از نماها میبینیم. نماهای اخیر از کنترل خارج شده و هر کس به سلیقه خود عناصر ناهمگونی را در کنار هم میچیند و نما طراحی میکند. این شیوههای التقاطی، چند صباحی ممکن است مردم را جذب کنند و به عنوان مد روز مطرح شوند ولی ماندنی نیستند و زودگذرند. مد در مورد پوشاک و … که عمر کوتاهی دارند مشکل ایجاد نمیکند ولی در ساختمان هایی با عمر ۵۰ سال و با این همه هزینه که برای آن ها صرف میشود نباید تابع مد باشند.