سواد بصري عبارتست از دانشي كه ارتباطات بصري ما را تقويت ميكند چنانچه هر سيستم ارتباطي متشكل از سمبلهايي است كه ساخته دست بشر هستند. علايم و سمبلهايي كه ما بدان زبان و كلام ميگوييم، در روزگاري پيشين به صورت رشتهاي از تصاوير ساده ترسيم ميشدند، اين تصاوير ساده نتيجه محسوسات بشر بودند.
سمبلهاي (زبانها) بسياري در جهان وجود دارند كه برخي از آنها داراي ريشههاي مشترك هستند. «در جهان بيش از سه هزار زبان رايج و منحصر به فرد و مستقل وجود دارد. بيان با تصوير و يا زبان بصري در مقايسه با كلام به مراتب جهان مشمول تر است».
يك طراح شهري نيازمند تقويت سواد و دانش بصري خود در راستاي ارايه طراحي بهينه با كارآيي بيشتر براي استفاده كنندگان است. متأسفانه در حدي كه به توسعه سواد كلامي و گفتاري پرداخته شده فعاليت در زمينه دانش بصري صورت نپذيرفته است. رشد و توسعه زياد روش برقراري ارتباط به صورت كلامي و گفتاري، خود باعث كم تحركي توسعه دانش بصري گرديده است. اكثر ما بخش اعظمي از آنچه را نخست آموختهايم از طريق حس باصره بوده است. اين امر در تكامل فهم و شعور ما خصوصاً در دوران كودكي بسيار مؤثر بوده است. دانش و سواد كلامي در درجات و مراتب مختلفي مورد استفاده قرار ميگيرد كه از پيامهاي ساده شروع شده و به اشكال بغرنج تر هنري ميانجامد.
بخش بزرگي از ارتباط بصري به تصادف و يا نيروي كشف و شهود طراحان سپرده شده است. اين موضوع دو دليل دارد:
1) يكي اينكه هنر را از صناعت جدا كردهاند و
2) دوم راه درازي است كه براي آموختن ترسيم و نقاشي بايد طي كرد. موارد مذكور نيز موجب عدم توسعه دانش مذكور گرديده است.
ابزار بصري گوناگون نيز بيشتر مصرف كنندگي را تقويت نموده تا دانش بصري را. عقيده اشتباهي نيز ترويج يافته كه هيچ نوع روش شناسي و روندي را براي توسعه دانش بصري مقدور ندانسته و يا آن را بسيار مشكل تلقي ميكند.
رهيابي و راهكارهاي دانش بصري
راهکارها و رهیافتها در دانش بصری در راستای كسب آگاهي بيشتر در مورد حس بينايي براي بررسي و تحليل پيامهاي بصري خصوصاً در زمينههاي زیر است:
- شيوه تربيت و آموزش هنرمند و صنعتگر.
- فيزيولوژي دستگاه بينايي.
- ماهيت و نحوه كار فيزيولوژي بدن انسان.
- ادراك حسي و نيروهاي درون جنبشي ما كه داراي خصليت فيزيولوژي هستند در جريان فهم بصري ما از محيط اهميت بسيار دارند.
چگونگي وضع ما در حالت های گوناگون نیز در میزان فهم منبعث از محیط تاثیر دارد:
- ايستاده.
- حركت.
- حفظ تعادل.
- حفاظت از خود.
- واكنش نسبت به نور.
- واكنش نسبت به تاريكي.
تمامي موارد فوق بين نوع دريافت و تفسير ما از آنچه كه ميبينيم بسيار مؤثر است. اگر چه اين واكنشهای ذکر شده به صورت طبيعي انجام ميگيرند. به نوبة خود تحت تأثير موارد زير قرار دارند:
1) حالات رواني.
2) وضعيت فرهنگي.
3) ضروريات محيط.
4) ديدگاه و نحوه نگرش به جهان.
5) اندوختههاي فردي (سياه و سفيد).
6) حس جهت يابي از طريق ديدن، در مكانهاي مسطح و وسيع مثل كوير و مناطق قطبي دچار اختلافي ميشود. در اين مناطق (قطبي) خط افق بسيار مبهم و نامشخص است.
خصوصيات پيامهاي بصري
كليه اطلاعاتي را كه به صورت تصوير دريافت ميكنيم به سه نوع كاملاً متفاوت ميتوان تقسيم كرد. اين اختيار بصري شامل انواع زير ميباشند:
1) رمزي و سمبل.
2) شبيه سازي.
3) انتزاعي.
در واقع زير ساخت هر نوع تصويري از جنبه انتزاعي برخوردار است. زبانهايي چون زبان چيني به شكل ايدئوگرام يا انديشه نگار باقي مانده است و رموز و علائم نقش مهمي را در اين زمان ايفاد ميكنند. سمبل و رمز در آموزش بصري عاملي بسيار نيرومند و مهم است.
فهم عناصر و نيروهاي خالص و ناب بصري كه معنا و محتواي تصوير و اسكلت بندي زيرين آن است بسيار حائز اهميت است. هر چيزي را كه ميبينيم و درك ميكنيم از عناصر بصري اوليه و نيروهايي كه بر چشم اثر ميگذرد تشكيل يافته است.
روانشناسان مكتب گشتالت، ارتفلس، رودلف آرنهايم، ورتهايمر، كولر و كوفكا، براي تفسير هنرهاي بصري كارهايي بس ارزنده انجام دادهاند. حاصل تحقيقات نشان داده است كه: معنا فقط در تصاوير و اطلاعات شبيه سازي شده از واقعيت و رمزها و سمبلها و زبان وجود ندارد بلكه معنا را در تركيببندي و كمپوزيسيون آنها نيز می توان يافت. در اينجاست كه نقش طراح شهري حساس خواهد شد. هر رخداد بصري عبارت است از شكل همراه با محتوا، و اجزاء سازنده محتوا که عبارتند از:
- رنگ.
- رنگمايه يا توناليته.
- بافت.
- بعد.
و به طور كلي نوع رابطه اين اجزاء نيز در تركيب بندي، در معناي كلي اثر مؤثر است. رالف رس در كتاب سمبلها و تمدن از هنر فقط اين معنا را استنباط ميكند كه:
«هنر حاصل تجربه اي است كه بدان زيباشناسي ميگوييم، اين تجربهاي است كه ما اغلب هنگام رويارويي با چيزي زيبا حس ميكنيم و عميقاً موجب رضايتمان را فراهم ميآورد.»
بايد ببينيم و بدانيم كه از يك تجربه بصري چه چيزي و چگونه عايد ما ميشود. لذا بايد كليه اجزاء مربوطه و چگونگي روابط آنها را به خوبي درك كنيم. پس عناصر و اصول اوليه تركيب بندي جعبه ابزار كار ما است كه عبارتند از:
- نقطه كوچكترين واحد و نشانه بصري.
- خط سيال و روان و بيان كننده تحريك.
- شكل همچون شكلهاي اوليه و اشكال پيچيده اورگانيك (دو بعدي).
- فرم و حجم احجام ساده و پيچده (سه بعدي).
- جهت ساده، دوراني، مايل و عمودي.
- رنگمايه (توناليته)، تاريك و روشن.
- بافت خصوصات موجود در سطوح مختلف (يا حس لامسه قابل تشخيص است).
- مقياس، ميزان، اندازه انساني – بزرگ، مانيومنتال.
- تناسب روابط اندازهها نسبت به يكديگر.
- دانهبندي ريز و درشتي احجام و فرمها در يك تركيب.
عناصر فوق در اصل مواد خامي هستند كه ما بوسيله آنها به آگاهي بصري از يك پديده ميرسيم. بوسيله آنها انواع گوناگون، عبارتها، اشياء، پديدهها و تجربيات ما از محيط به صورت بصري بيان ميشود. براي آنكه عناصر بصري با خصوصيات آنچه طرح ميشود و يا با منظور اصلي يك پيام تناسب لازم را بيايند آنها را به كمك فنون و تكنيكهاي مختلف به كار ميگيرند.
پر تحركترين فن در ميان فنون بصري، استفاده از فن كنتراست يا تضاد است، كه نقطه مقابل فن هارموني يا هماهنگي ميباشد. دو فن مذكور در دو قطب مقابل قرار دارند. اين فنون الزاماً به صورت خالص و نهايي خود نبايد بكار روند و ميتوان آنها را با درجاتي از خفيف تا شديد به كار بست.
در ارتباط بصري تكنيكها نقش عامل را ايفا ميكنند، و از طريق نيرو و توان آنهاست كه خصوصيت ويژه يك راه حل بصري شكل ميگيرد. راههاي انتخاب بسيار است و وسايل و رسانهها متعدد. اگر به دنبال سواد بصري مطلوب و كارآيي هستيم بايد بررسي مباحث ذكر شده فوق را جدي گرفته و به تحليل و تعريف آنها با ذكر مصداقهاي گوناگون در طراحي شهري بپردازيم.
اگرچه قواعد و تعاريف ساده و عام براي به وجود آوردن يك تركيببندي كار را بسيار آسان ميكند ولي جنبههاي منفي كار هم افزايش مييابد. هر چه قواعد فرمول وارتر باشد نيروي خلاقيت وتنوع در بيان بصري نيز محدودتر ميشود.
اما تقسيمبندي ساخت بصري به: واقع نمايانه، انتزاعي، رمزي، داراي جنبههاي چندان منفي نيست. ما براي ديدن به طور همزمان كارهاي مختلفي انجام ميدهيم. در اين عمل بر ميدان ديد وسيعي احاطه داريم، حركات بالا و پائين، چپ و راست، چشم ما را به اين كار قادر ميسازد. سپس در ذهن خود نقشهاي تجسم ميكنيم، و بر اساس محورهاي مجسم نموده، و ميزان تحرك و فعاليت، نيروها را از نظر تركيب بندي ميسنجيم، كه حائز اهميت است. فهم تصوير و ضبط تصوير انجام، و كليه سمبلها و نشانهها نيز گشوده ميشوند. آگاهي بصري با سرعتي نزديك به سرعت نور كسب ميشود. و اخبار بصري همچون جرياني مداوم و پر تحرك ما را در ارتباط با محيط قرار ميدهد.
نویسنده : مهندس آرتور امید آذری